محمدمهدیمحمدمهدی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره
محمد حسین جونمحمد حسین جون، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

محمدمهدی کوچک ما

جیجل 27 ماهه من

سلام جیجل مامان 27 ماهه شدنت مبارک                                                  عزیزدلم خیلیییییییییییی شیرین و شیطون شدی آبنباتم از کارای خوبت برات بگم : هر جا وارد بشی چه برای اولین بارت باشه چه چندمین بار سلام میدی فدای پسر با ادبم بشم من.....           هر وقت از غذا خوردن سیر بشی خدا رو شکر میکنی میگی شکر  که مامانی از...
2 خرداد 1393

پنچری ماشین

یه روز 3 تایی میرفتیم خونه مامان جون که ماشین بابایی پنچر شد ما هم از فرصت استفاده کردیمو چندتایی عکس انداختیم عاشق پرت کردن سنگی جیجل مامان از اونجا سنگ برداشته بودی که بری مرغ ها رو بزنی...   ...
30 ارديبهشت 1393

محمدم کچل شده...........

جیجل مامان آخرین جمعه فروردین ماه بابایی میخاست موهاتو مرتب کنه که شما مقاومت کردی بابایی هم شما رو کچل کردش چون مشغول اثاث کشی بودیم مطلب رو باتآخیر گذاشتم این چند تا عکس رو همون روزی که کچل شدی انداختم     ...
30 ارديبهشت 1393

مروارید هفدهم....

سلام نفس مامان مرواریدای قشنگت 17 تا شدن از بالا سمت چپ بدون درد و علامتی یه دفعه ظاهر شده ولی 2 تای پایینی تازه دارن بیرون میزنن 3 طرفش در اومده فقط مونده یه طرف دیگش بیاد بیرون مبارک باشه نفسسسسسسسسسسسسسسممممممم.... علاقه شدیدی به مسواک زدن پیدا کردی به قول خودت میسباک .... بعضی وقتا هم دستتو میبری تو دهنت و میگی درد....
30 ارديبهشت 1393

محمد و طبیعت...

  نفس مامان کبودی زیر چشمت یادگاری مسافرت قم و کاشان ....   یه روز سه تایی رفتیم کوه کلی به جیجل مامان خوش گذشت......   داری سنگ پرت میکنی کلی هم خوشت میومد...   ...
30 ارديبهشت 1393

اتفاقات قشنگ اردیبهشت ماه

جیجل مامان سلام 5 اردیبهشت پسر خالت علی به دنیا اومد کلی دوسش داری وعلی علی میکنی و میگی بغل یعنی بدید بغلم فدای بغل گفتنت بشم عزیز دلم 12 اردیبهشت اثاث کشی کردیم برای اولین بار در زندگی مون خیلی سخت بود تا جابجا شیم شما هم که همه جوره کمک میکردی جیجلم هرجای خونه رو میبینی میگی قشنگه دیوال قشنگه  اتاق مهدی خوشگله الهی فدای حرف زدنت بشم   تو این چند روز کلی مهمون داشتیم مهمونی رفتیم رفتیم خونه ریحانه جونی کلی اونجا ساکت بودی مثل مردا پیش بابا نشسته بودی اصلا اذیت نکردی آخرشم بغل بابا لالا کردی (دردونم بزرگ شده دیگه ) فرداشبش دوستای بابایی اومدن خونمون (پرنیا و ریحانه ومحیا ) کلی خوش گذشت فقط جای سار...
30 ارديبهشت 1393